ذهن نوشت

ترشحات یک مغز سیاه و سفید

ذهن نوشت

ترشحات یک مغز سیاه و سفید

من و تنهایی و چاه

خستم....خیلی خستم... ذهنم درد می کنه


هزار تا قرار نرفته .... هزار تا کار نکرده... هزار نفر طلبکار...


شاید...اگر... احتمالا...۲۴ ساعتم بشه ۴۸ ساعت به نصف کارام برسم


و از اون ور:


تنهایی بد دردیه علیش گرفتارش شدم


(بر وزرن یکی از اشعار فخیمه حضرت مزخرف علیشمز)




در این مواقع دلم می خواد گورمُ گم کنم... مدتهاست دلم برای "خود" م تنگ شده


-------------

بعد التحریر: شاید این مطلب ادامه داشته باشد...شاید