موضوع انشا
یادمه اون سالها که مثل الان کنده نبودیم و کوچولو تشریف داشتیم اولین هفته بعد عید در اولین جلسه انشا، مطمئنا موضوع انشا این بود که "تعطیلات خود را چگونه گذرانده اید" و چقدر خالی می بستیم و می نوشیم برای مهیج شدن و نمره گرفتن از مسافرت های رفته و کمک های کرده به والدین و درس خواندن ها و ...
و شروعش می کردیم با عبارت معروف "قلم در دست می گیرم و انشای خود را آغاز می کنم" و هر جا کم می آوردیم و می خواستیم سر و ته قضیه رو هم بیاریم باز جمله معروفی به دادمان می رسید: "این بود انشا من درباره اینکه تعطیلات خود را چگونه گذرانده اید".
اینها را که گفتم من باب مقدمه بود والا نستالژیک زده نشده بودم ... من عید خود را به 3 کار اساسی گذروندم که بهشون خیلی احتیاج داشتم :
1- تقریبا هر وقت روز که آمارم رو می گرفتید، خواب بودم و تقریبا همه شب ها بیدار (خوابم نمی برد خب...)
2- مدتها بود وقت نکرده بودم با خیال آسوده به ارضای مرض مزمن فیلم دیدن موفق شوم که خدا رو شکر در این تعصیلات یه 50 فقره ای رو دیدم و تا مدتی احساس کبود ندارم (اونهایی که منو در دنیای واقعی می شناسن می دونن که کولسیونر "دی وی دی" ام و عاشق فیلم دیدن)
3- و بازهم اگه وقتی پیدا می شد سعی بر این بود که به خواب بگذره
کاملا مشخصه که به بهترین نحو از عید بهره بردم 
بالاخره بعد مدتها 3 تا فیلم قشنگ دیدم:
1- فیلم آرژانتینی "راز چشمهایش" (برنده اسکار بهترین فیلم خارجی امسال)
2- فیلم امریکایی "doble juego" (با بازی پدر سوخته بزرگ، گری اولدمن)
3- فیلم فرانسوی "MR73" (کمی ریتم کندی دارد و اعصاب خورد کن است)
البته ناگفته نماند که هر سه فیلم در مورد قتل، آدم کشی، جنایت، تج.اوز و انتقام است و مملو از صحنه های خین و خینریزی خفن بوده و صد البته درجه فیلمهای مذکور "R" است یعنی اطفال مذکر زیر 17 سال و اناث زیر 70 سال اجازه ندارن اونها رو مشاهده کنن 
------------------------------
خیلی وقته که دیگه دل و دماغم به وبلاگهام نمی ره...یکی از علت هاش مشغله و فکر و خیالاش و از دیگر اونکه "مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد"... بگذریم
در مورد وبلاگ "آستان حضرت دوست" پیشنهادی دارم و می خوام نظرتون در موردش بدونم که آیا با تبدیلش به یه وبلاگ گروهی موافق هستید یا نه یا بی اهمیته و اینکه موارد منفی و مثبتش بنظرتون چی هست و البته هر چیز دیگه در موردش به نظرتون می رسه (از گرافیک تا محتوا)
------------------------------
بعد التحریر:
برای اینکه به نظرات جنبه کاربردی بدهیم زحمت کشیده و به ترتیب به سوالات زیر پاسخ دهید:
1- با گروهی اداره کردن آستان موافقید یا نه؟چرا؟
2- با بردن وبلاگ مذکور به وردپرس یا اصلا سایت شدنش موافق هستید یا نه؟
3- نظرتون در مورد عوض شدن طراحی ظاهریش چیه؟
4- ایراد و اشکال اساسیش رو در چی می دونید؟
خودمونیم عید پرباری داشتید ها! کار هر کسی نیست 50تا فیلم دیدن
منم عید رو به خیاطی کردن گذروندم...کاری که تا حالا بلد نبودم و ییهو بلد شده ام و خیلی کیف داره. البت خیاطی مرتبط با لوازم کوهنوردی!
وبلاگ گروهی شدن آستان رو آزمایشی انجام بدید. یه جورایی شاید باعث بشه به پویایی برسه. اگر نتیجه اش رو دوست نداشتید می تونید دوباره فردیش کنید. به هر حال که صلاح مملکت خویش....
ممنون از نظر مختصرتون
سلام
تکلیف ما اناث زیر 70 رو که سر نظر دهی برای فیلم های "قشنگ" یه سره کردید!
1.من با گروه موافقم, چون گروه توانایی هایی داره که تک تک اعضا ندارند, هر چند این توانایی ها ناشی از حضور همان افراد است.
ولی چون تجربه نوشتن وبلاگ گروهی ندارم نمی تونم تایید یا ردش کنم.
و خود شکل گیری گروه انرژی بره و در شرایطی شما به عنوان پیشنهاد دهنده گروه _که معمولا همین فرد رهبری گروه را به عهده می گیره_لازمه زمان و انرژی بیشتری رو بذارین.
2.-
3.قطعات تصویری مناسبی برای طراحی قالب انتخاب شده ولی من نمی دونم چه امکانات و محدودیت هایی در طراحی قالب وجود داره وآیا می شد با همین قطعات فضای مناسب تری ایجاد کرد.
____________
متشکرم که نظراتتتون رو درباره چند یادداشت اخیر مطرح کردید.
من و دوستان انجمنی از شما متشکریم که پی گیر مستند "راز خیال "هستید.
اگه می دونستم انقدر زحمت ایجاد می کنه ازتون نمی خواستیم که پی گیریش کنید.
ممنون از نظراتتون
-----------------
زحمتی نیست...من برای کار خودم که سازمان می رم ...کار انجمن نگارگری رو هم پی گیری می کنم...شاید که برای این هنر زیبای ملی و در حال فراموشی کاری کرده باشم
سلام
پیشنهاد خیلی خوبی است ,ما هم که وبلاگ انجمن رو راه انداختیم با این ایده شروع کردیم که تبدیل به سایت شود و مدیر گروه نگارگری که استادمون هم هستن نظرشون اینه که انجمن از شکل دانشجوی تبدیل به یه انجمن حرفه ای بشه.البته من خیلی هم خوشحال شدم که شما اطلاع دادین که به ما کمک خواهید کرد.ولی از اونجایی که ما یه گروهیم صبر کردم ابتدا با دوستان انجمنی و مدیر گروهمان در میان بگذارم و بعد آن یه برنامه ریزی و زمان بندی کنیم تا قضیه پی گیری بشه .تو این مدت هم بچه های گروه ما نشان می دن که کدوماشون جدی تر هستن و برای یه کار حرفه ای می شه روشون حساب وا کرد .چون همون طور که قبل هم گفتم تشکیل گروه انرژی و زمان زیادی می بره تا به کارآمدی برسه و بتونه یه محصول تولید کنه فکر می کنم برای تابستون بشه روش کار کرد.ببخشید طولانی شد .
____________
من از اون دسته آدم ها نیستم که فکر کنم اگه چیزی در مسیر انجام کار م باشه پس زحمت نیست و انجامش می دم. وقت و اعتبار خیلی سرمایه های مهمی هستند.
به هر حال بنا به آنچه نوشتم لازم دیدم از طرف انجمن از شما تشکر کنم.
و خوشحالم شما از اون دسته از آدم ها هستین که منافع جمع
_هنر ملی در اینجا_قسمتی از منافع شخصی شماست.
موفق باشین.
4. ایرادی نداره...هنوز هم محبوبِ منه این وبلاگ. دِهَه! اصلاً یعنی که چه؟!؟!؟
3. به شرطی که طراحش حرفه ای باشه و حس نوستالژی رو از آدم نگیره. ییهویی تصمیم نگیرید مثل فیلم آواتار تکنیک های جدید برای قالب این وبلاگِ عقشولی ِ من اجرا کنید ها!
2. میتونید دامین بگیرید و به همین وبلاگ وصلش کنید. حالا چرا ورد پرس؟
1. رجوع شود به کامنت شماره یک:)
"این بود انشا من درباره اینکه تعطیلات خود را چگونه گذرانده اید".
خیلیییییییییییییییی خوب بود این :))))))
بعد هم تمام کیف عید به عوض شدن شب و روزشه:دی
اون چیزی که به نظر من می رسه و متاسفانه به ترتیب هم جواب نمی دم اینه که خیلی صفحه ی وبلاگتون تیره است!
خیلی فرقی نمی کنه که وبلاگ رو عوض کنین یا به سایت تغییرش بدین(مگه هزینه ش:دی) اما به نظرم عوض شه خیلی بهتره.
در مورد گروهی بودن یا نبودنش نمی تونم نظری بدم چون بستگی به افراد گروه داره و کلا نمی دونم چی می شه گفت
راستی اینجام خیلی سیاهه!
ممنون از نظرتون
والا اینجا که اسمش معلومه (تراوشات یک مغز سیاه و سفید) طبیعتا سیاه و سفیده...ولی دوست نداشتم آستان خیلی تیره بشه